۱۳۹۵ شهریور ۴, پنجشنبه

این رشته سر دراز دارد!

محمد فتحی زاد : بعد از ظهر‌ها، اگر سری به چهار راه ولیعصر تهران و یا یکی از میادین و محل‌های پر رفت و آمد تهران بزنید، برادران و خواهران زحمت کش گشت ارشاد را می‌بینید که منتظر برخورد با بانوان بد حجاب در خیابان‌های شهر تهران هستند. پدیده‌ای به نام بدحجابی و برخورد با آن پدیده ایست که سر دراز داشته و ایرانی جماعت از سال ۵۷ تا کنون با این پدیده درگیر است.داستان اجباری شدن حجاب به روزهای پیروزی انقلاب باز می‌گردد، اگر به ستون «کیهان و شما» در روز‌های پیروزی انقلاب نگاه کنید با برخی نقل و قول‌ها از جانب تظاهر کنندگان زن روبرو می‌شوید که به کیهان گفته‌اند: «این روز‌ها خانم‌های چادری رفتار بسیار بدی با زنان بی‌حجاب دارند و هر جا که زن بی‌چادری را ببینند به او توهین می‌کنند. حتی بعضی از جوانان ضمن متلک گفتن به این گروه از زنان موجبات آزار بدنی آنان را نیز فراهم می‌کنند. شما را به‌خدا در روزنامه به این گونه افراد تذکر بدهید و بگوئید این کار‌ها شایسته افراد مومن و با تقوا نیست.» (۲۷ دی ۵۷)
یا در مورد دیگر در همین ستون و در همین تاریخ، امده است: «امروز تظاهراتی در خیابان بلوار برپا بود. به دلیل علاقه‌ای که به رشد نهضت ملی ایران و سرکوب استبداد دارم با شور و شوق فراوان به میان تظاهر کنندگان رفتم و با آنان هم‌صدا شدم. اما با کمال تعجب گروهی به سوی من آمدند و با این بهانه که من چادر به سر ندارم مرا از صف تظاهر کنندگان بیرون انداختند.» تمام این نقل و قول‌ها نشان از آن دارد که احتمالا عمده مردم در سال ۵۷ با بی‌حجابی مخالف بوده و گا‌ها بی‌حجابان و بد حجابان را از میان خود طرد می‌کرده‌اند، اخبار روزنامه‌ها پس از ورود امام به ایران حاوی اخباری نظیر تغییر نام سازمان زنان به سازمان رفاه و ارشاد خانواده و یا ملاقات جداگانه زنان و مردان با مرحوم امام است، همه این اخبار و اقدامات نشان از آن دارد که حجاب بیش از گذشته در حال ریشه دواندن به ادارات و دستگاه‌های انقلابی در کشور است. داستان حجاب در این سال‌ها درست در جایی جنجالی می‌شود که روزنامه اطلاعات در ۱۵ اسفند ماه ۱۳۵۷ به نقل از امام (ره) می‌نویسد: «زنان اسلامی باید با حجاب بیرون بیایند نه اینکه خودشان را بزک کنند… کار در ادارات ممنوع نیست اما باید زنان با حجاب اسلامی باشند… به من گزارش داده‌اند که در وزارتخانه‌ها زن‌های لخت هستند و این خلاف شرع است. زن‌ها می‌توانند در کارهای اجتماعی شرکت کنند ولی با حجاب اسلامی». در روز ۱۶ اسفند نیز روزنامه کیهان به نقل از امام می‌نویسد «در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زنهای لخت بیایند. زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند» و بدین ترتیب ورود زنان بدون حجاب به ادارات ممنوع می‌شود.
اعلام این ممنوعیت از جانب امام مصادف می‌شود با ۸ مارس و روزجهانی زن و به همین علت زنان ایرانی به خیابان‌ها امده و مشغول تظاهرات می‌شوند. روزنامه کیهان در گزارشی به تاریخ ۱۷ اسفند ۵۷ در این باره می‌نویسد: «گروه‌ها و دسته جات مختلف زنان از صبح امروز در خیابانهای شمالی و مرکزی تهران به مناسبت روز جهانی زن و به خاطر ابراز نظریات خود درباره حجاب زنان دست به راهپیمائی زدند. در راهپیمائیهای امروز زنان، تعداد زیادی از دانش آموزان مدارس دخترانه نیز شرکت داشتند. آن‌ها ضمنا علیه کسانی که به زنان بی‌حجاب در روزهای اخیر حمله کرده‌اند، شعار می‌دادند... راهپیمائی امروز در حالی انجام شد که ریزش برف بی‌وقفه از اولین ساعات بامداد آغاز شده است. طبق گزارشهای رسیده در ادارات و وزارتخانه‌های مختلف نیز از صبح امروز جلساتی برای رسیدگی به مسائل حجاب که طی چند ساعت اخیر مطرح شده به بحث و گفت‌وگو پرداختند و در برخی واحد‌ها کار‌ها برای چند ساعت دچار وقفه شد. بحث و گفت‌وگو درباره حجاب از دیروز در تهران بالا گرفته است و از صبح امروز به دنبال مصاحبه تلفنی رادیو ایران با داماد امام خمینی اوج گرفت. گزارشهای خبرنگاران کیهان از چندین مورد برخورد زنان بی‌حجاب با عناصر تندروئی که آن‌ها را ملزم به سر کردن چادر می‌کردند، حکایت دارد. کارکنان زن قسمت فروش هواپیمائی ایران شعبه ویلا امروز اعلام داشتند حجاب اجباری زن باید نجابت و پاکی درون او باشد آن‌ها عقیده داشتند که حجاب ظاهری نباید اجباری باشد این زنان همچنین گفتند روحانیون می‌توانند در این مورد اظهار نظر کنند اما نباید اجباری در کار باشد... در خیابان‌ها برخی مردان به ما می‌گویند: یا روسری یا توسری این توهین بزرگی است به نیمی از اجتماع که در انقلاب اخیر در کنار مردان شرکت داشتند و شهید دادند.
... همزمان با حمله گروهی از مردان در میدان ولیعهد به چند زن بی‌حجاب و پرتاب سنگ به سوی آن‌ها که منجر به مجروح شدن چند نفر از آن‌ها شد راهپیمائی از این میدان توسط زنانی که مورد اهانت قرار گرفته بودند و زنان دیگری که به آن‌ها پیوسته بودند به طرف دانشگاه تهران آغاز شد. در تعدادی از بیمارستانهای تهران نیز امروز اعتراض هایی به نحوه روبرو شدن با مساله حجاب اسلامی شروع شد. در شبکه چهار بیمارستان به‌آور زنان کارمند امروز اعلام داشتند اگر تصمیم قاطع و قانع کننده‌ای امروز گرفته نشود نمی‌توانند سرکار حاضر شوند. زنان کارگر و کارمند بیمارستان هزارتختخوابی نیز تاکید داشتند که حجاب اجباری زن باید پاکی و نجابت او باشد. در مخابرات ۱۱۸ و قسمت ۱۲۴ نیز امروز زنان کارمند در رابطه با مساله حجاب دست به راهپیمائی زدند. ... ۱۵ هزار زن که در دانشکده فنی دانشگاه تهران جلسه سخنرانی داشتند به دنبال یک رای‌گیری تصمیم گرفتند دست به راهپیمائی بزنند. آن‌ها در حالی که گروهی از مردان همراه‌شان بودند به طرف نخست وزیری حرکت کردند. زن‌ها شعار می‌دادند: «ما با استبداد مخالفیم»، «چادر اجباری نمی‌خواهیم». پیش از ظهر امروز خبرنگار کیهان از دانشگاه تهران گزارش داد که یک گروه از مردان تندرو با شعار «مرگ بر ارثیه رضا کچل» وارد دانشگاه تهران شدند و به نفع چادر و حجاب دست به تظاهرات زدند.» و بدین ترتیب آتش حجاب در ایران شعله ور می‌شود. در همین شماره کیهان به نقل از آیت الله اشراقی (داماد امام) آمده است: «باید حجاب رعایت شود و قوانین اسلامی مو به مو اجرا گردد و در همه موسسات و دانشگاه‌ها به این موضوع توجه شود،اما باید در نظر داشت که حجاب به معنای چادر نیست. همین قدر که مو‌ها و اندام خانم‌ها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد حالا به هر شکلی مهم نیست چادر چیز متعارفی است و بسیار خوب است. اما به خاطر طرز کار و نوع کار خانم‌ها شاید گاهی پوشاندن بدن و مو به طریق دیگر هم حجاب باشد حرفی نیست. باید طبق نظر مبارک امام حجاب اسلامی در سطح کشور توسط خانم‌ها با اشتیاق اجرا شود.در مورد اقلیتهای مذهبی همیشه نظر مبارک امام این بوده که آن‌ها از هر حیث مورد احترام و حمایت باشند. اما اگر خانمهای اقلیتهای مذهبی هم رعایت حجاب اسلامی را بکنند چه بهتر.» (کیهان ۱۷ اسفند۵۷) اما این اظهارات آقای اشراقی شعله‌های آتش را فرو کش نمی‌کند، امام نیز از برخورد‌های صورت گرفته با زنان ناراحت است و در اعلامیه‌ای عنوان می‌کنند:«بر اساس خبرهای رسیده، گروه‌های جنایتکار و خیانت پیشه تحت عنوان کمیته مزاحم بانوان محترم شده و به ایشان توهین می‌کنند. مأموران کمیته‌های انقلاب موظفند با کمال دقت مراقب باشند و چنین اعمالی را با ‌‌نهایت شدت جلوگیری کنند. عاملین چنین اعمالی سریعا و به شدت مجازات خواهند شد» . روز ۱۸ اسفند ماه گرچه اعلامیه امام در محکومیت برخورد‌ها صادر می‌شود اما زنان دست از تظاهرات بر نمی‌دارند، در این روز و در دانشکدهٔ فنی تهران عده‌ای علیه حجاب اجباری راه‌پیمایی می‌کنند. عده‌ای از موافقین حجاب اجباری نیز در همین مکان حضور می‌یابند. جراید در این روز می‌نویسند، صادق قطب‌زاده در سخنرانی خود در میان جمعی که برای تایید او به ساختمان رادیو تلویزیون رفته بودند گفت: «اسلام هیچ وقت در این موارد به زور و تحمیل متوسل نمی‌شود و در اسلام اصلا زور وجود ندارد. وظیفهٔ اسلام ارشاد مردم از طریق توصیه و نصیحت است.» وی توصیهٔ امام در مورد حجاب را نه تنها یک مسئلهٔ فقهی که یک امر انقلابی دانسته که مسئلهٔ زور در آن نیست و می‌گوید آن‌هایی که با این بهانه در جامعه تشنج می‌کنند، دانسته یا ندانسته مانند ضد انقلاب عمل می‌کنند و آن‌ها که مزاحم زنان می‌شوند به اسلام و نهضت خیانت می‌کنند. اوضاع به همین منوال پیش می‌رود و اعتراضات به برخورد با زنان به جائی می‌رسد که زنان در مقابل دادگستری تجمع می‌کنند. روزنامه کیهان در تاریخ ۱۹ اسفند ماه سال ۵۷ می‌نویسد: «گروههائی از زنان از صبح امروز در خیابانهای تهران دست به تظاهرات زدند و در مقابل دادگستری اجتماع کردند. این زن‌ها نسبت به خشونتهای چند روز اخیر عده‌ای مرتجع و مشکوک نسبت به زنان بی‌حجاب اعتراض داشتند. تظاهرات زنان از صبح پنج شنبه به دنبال چندین حمله در نقاط مختلف شهر به زنان بی‌حجاب در خیابانهای مسیر دانشگاه تهران شروع شد. که در چند نقطه منجر به برخورد با کسانی شد که زیر نقاب اسلامی به آن‌ها حمله کردند و حتی چند تیر هوائی نیز شلیک کردند. زنان معترض دیروز نیز در دانشگاه تهران اجتماع کردند و طی سخنرانیهائی حمله افراد مشکوک به زنان بی‌حجاب را محکوم کردند اما در ساعاتی که این اجتماع ادامه داشت عده‌ای با گلوله‌های برف که در آن‌ها سنگ کار گذاشته شده بود زن‌ها را مورد هجوم قرار دادند. مهاجمین به اجتماع کنندگان دیروز در چند مورد برچسب طرفدار قانون اساسی زده که با اعتراض زن‌ها روبرو شد. به دنبال تظاهرات و اجتماعات دیروز در اولین ساعات صبح امروز نیز از چند نقطه تهران زن‌ها به حرکت درآمدند. جمعی از آن‌ها مستقیما خود را به دادگستری رسانده و جمع دیگری پس از اجتماع در دانشگاه تهران و اعلام نظراتشان درباره حجاب و چادر به سمت دادگستری حرکت کردند. در دبیرستانهای دخترانه تهران نیز امروز جمع زیادی از دانش آموزان برای اعتراض به اعمال فشارهای عده‌ای مشکوک در خیابانهای شهر زیر نام طرفدار اسلام در محوطه مدارس خود اجتماع کردند. تظاهرات در چند دبیرستان آنقدر بالا گرفت که مدیرکل آموزش و پرورش تهران صبح امروز در چند دبیرستان دخترانه حضور یافت و با دانش آموزان در این باره صحبت کرد.
درباره تظاهرات روز پنج شنبه خبرگزاری پارس گزارش داد که عده‌ای گارد انقلابی برای پراکنده ساختن حدود ۱۵ هزار زن که در بیرون دفتر مهدی بازرگان دست به اعتراض زده بودند اقدام به تیراندازی هوائی کرد. این گروه که در زیر برف سنگین دست به تظاهرات زده بودند در مسیر خود با حدود ۲۰۰ تظاهر کننده مخالف روبرو شدند که سعی داشتند تظاهر کنندگان زن را متفرق کنند.خیابانهای اطراف دادگستری از صبح امروز توسط افراد مسلح بسته شده بود. پاسداران می‌گفتند قصد دارند از ایجاد مزاحمت مخالفین جلوگیری کنند. آن‌ها گفتند در تظاهرات دو روز پیش زنان عده‌ای افراد ناآگاه و نا‌شناس به خانمهائی که درباره حجاب دست به تظاهرات زده بودند حمله کردند که متاسفانه حوادثی به بار آمد. همانطوری که امام بار‌ها گفته هر کس آزاد است حرف خود را بزند و از آنجا که به خشونت کشاندن تظاهرات زنان توسط نیروهای مبارز و مترقی مذهبی نبوده است ما برای اثبات این موضوع و نیز برای اینکه هیچ آسیبی به خانم‌ها نرسد خیابانهای اطراف کاخ دادگستری را بسته‌ایم. خانم‌ها می‌توانند بدون هیچ نگرانی به اینجا بیایند تظاهرات کنند و هر حرفی که دارند بزنند ما هم مواظب آن‌ها هستیم و هنگام تظاهرات به هیچ مردی اجازه عبور از این مناطق را نخواهیم داد.» در ‌‌نهایت دولت موقت بازرگان مجبور به اعلام موضع گیری رسمی در قبال حجاب می‌شود و عباس امیرانتظام سخنگوی دولت اعلام می‌کند: «نخست وزیر و همه آقایان وزرا معتقد به آیه کریمه لا اکراه فی الدین می‌باشند و دستور اجبار برای خانم‌ها صادر نمی‌کنند.» (کیهان ۲۰ اسفند ۵۷ شماره ۱۰۶۵۸صفحه ۲) در روز ۲۰ اسفند ۵۷ علاوه بر انتشار اعلام نظر امیر انتظام، شماره تاریخی روزنامه اطلاعات با تیتر «در مورد حجاب اجبار در کار نیست» منتشر می‌شود، در این شماره از روزنامه اطلاعات به نقل از آیت‌الله طالقانی می‌آید: «حتی برای زن‌های مسلمان هم در حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیت‌های مذهبی.ما نمی‌گوییم زن‌ها به ادارات نروند و هیچ کس هم نمی‌گوید.زنان عضو فعال اجتماع ما هستند.اسلام و قرآن و مراجع دین می‌خواهند شخصیت زن حفظ شود. هیچ اجباری هم در کار نیست. مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی می‌کردند؟ مگر چادر می‌پوشیدند؟... کی در این راهپیمایی‌ها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی‌حجاب بیایند؟ این‌ها خودشان احساس مسئولیت کردند. اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچکس در آن اجباری نکرده است.»
مهدی هادوی، دادستان کل انقلاب نیز در بیانیه‌ای مزاحمان خانم‌های بی‌حجاب را ضد انقلاب دانسته و مزاحمت برای آن‌ها را «مخالف منویات امام خمینی» اعلام می‌کند. وی همچنین می‌گوید طبق تحقیقات این مزاحمین از افراد ضد انقلاب هستند و از «برادران و خواهران عزیز» تقاضا می‌کند که «بهانه به دست مخالفین انقلاب که می‌خواهند از فرصت سوء استفاده کنند، ندهند». مرحوم امام نیز در پاسخ به یک خبرنگار زن فرانسوی که دربارهٔ مسئلهٔ حجاب و اعتراض زنان ایرانی سوال کرده بود، پاسخ می‌دهد: «همان نظراتی که آقای آیت الله طالقانی فرمودند، مورد نظر من و صحیح است» (اطلاعات ۲۱/۱۲/۱۳۵۷ص۱)
راهپیمایی‌های زنان نیز تا چند روز ادامه پیدا کرده و تا روزهای ۲۷ اسفند بلوای حجاب کم کم فرو کش می‌کند، در این بین گروه زنان حقوقدان در ۲۱ اسفند ماه بیانیه‌ای صادر کرده و در آن اعلام می‌کنند که با توجه به اینکه آیات عظام و دولت موقت مهندس بازرگان مساله اجبار در حجاب را منتفی دانسته‌اند، به همین دلیل اعتراضات به این موضوع پایان یافته اعلام می‌شود. بدری طاهر هم در سرمقاله کیهان در تاریخ ۲۲ اسفند از زنان می‌خواهد تا با توجه به رد اجباری شدن حجاب توسط رهبران انقلاب، از ادامه دادن به مخالفت‌ها و راهپیمائی و صدور بیانیه خودداری کنند تا دشمن اصلی فراموش نشود. با این حال در صفحه ۷ همین روزنامه خبر تجمع هزاران تن از زنان در زمین چمن دانشگاه تهران در اعتراض به حجاب اجباری منتشر شده است. همچنین اخبار تظاهرات زنان در ارومیه، کرمانشاه و بندرعباس نیز در همین صفحه انعکاس یافته است. سازمان مجاهدین خلق هم در ۲۳ اسفند، پس از فروکش کردن ماجرا ضمن فرعی خواندن مساله حجاب و تاکید بر فضیلت آن، هر گونه تحمیل جبری حجاب را نامعقول و نامقبول دانسته است. خانم اعظم طالقانی سال‌ها بعد در گفتگویی در مورد مصاحبه جنجالی پدر خود، در ۲۰اسفند ۵۷ می‌گوید: «این روز‌ها من سخنان عجیبی در رد یا توجیه این سخن پدرم شنیده‌ام. باید تاکید کنم این جمله عین صحبت مرحوم پدر بود. اما دلیل آن تجمع عده‌ای در امجدیه و پس از آن مقابل دانشگاه تهران در اعتراض به مساله اجباری شدن حجاب بود. از سوی دیگر و در کنار آن نیز سوءاستفاده افرادی خاص که برای تضعیف انقلاب به زنان بی‌حجاب حمله می‌کردند. آیت‌الله طالقانی در آن مصاحبه قصد داشت تفاوت منظر اسلام راستین با آنچه تندرو‌ها در خیابان‌ها انجام می‌دادند را نشان بدهند.» (سایت تاریخ ایرانی) به هر روی با فروکش کردن اعتراضات، تا سال ۱۳۶۲ حجاب در ایران اجباری نمی‌شود اما در سال ۱۳۶۳ با تصویب قانون مجازات اسلامی در مجلس شورای اسلامی ایران عدم رعایت حجاب در معابر عمومی موجب حکم حد شرعی ۷۲ ضربه جاری می‌شود گشت ارشاداز سال ۶۳ که عبور کنیم، بحث‌ها و چالش‌های مختلفی در حوزه حجاب در کشور دیده می‌شود، اما تمام این بحث‌ها و چالش‌ها در سال ۱۳۸۵ به اوج خود می‌رسد.
در اردیبهشت ماه این سال مردم برای اولین بار شاهد حضور پلیس با ون‌های سبز رنگ در معابر و خیابان‌ها هستند، پلیس تهران این بار برای دستگیری دزدان و سارقان به خیابان‌ها نیامده بود، بلکه در خیابان ایستاده بود تا بانوانی را که حجابشان مشکل دارد را به این ون‌ها هدایت کند. بدین ترتیب در دهه ۸۰ و دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، احمدی نژادی که در انتقاد از رقبای چپ گرایش می‌گفت: «همین آقایان مینی‌بوس سر خیابانهای تهران می‌گذاشتند و سرباز می‌گذاشتند که آرایش‌های خانمهای مردم را کنترل کنند و هر کدام غلیظ بود، سوار مینی بوس کنند و ما معترض بودیم که این‌ها خلاف شرع است. حق ندارید با مردم اینگونه برخورد کنید، این‌ها مردم ما هستند» در اقدامی مغایر با سخنرانی‌هایش طرح گشت ارشاد را به خیابان‌های تهران آورد. سردار اسماعیل احمدی مقدم در این باره می‌گوید «طرح ارتقای امنیت اجتماعی توسط محمود احمدی‌نژاد به نیروی انتظامی ابلاغ شده و برنامه اجرایی خود را پس از چند جلسه هماهنگی با رییس جمهور با عنوان «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» آغاز کرده‌ایم.» به هر روی طرح مذکور به اجرا درآمد و از زمان اجرا تا بدین لحظه از جنبه‌های مختلفی مورد نقد و انتقاد قرار گرفت.شاید به جرات بتوان گفت که اوج این انتقادات در جایی بود که ۴۰ حقوقدان و وکیل دادگستری در این باره از نیروی انتظامی به کمیسیون اصل ۹۰ شکایت کردند، شکایت این حقوقدانان به این خاطر بود که ان‌ها معتقد بودند، نیروی انتظامی بدلیل ایجاد محدودیت‌ها، ممنوعیت‌ها و وضع و تفسیر قانون و اجرای مجازات نا‌نوشته، پوشش‌های بعضاً متعارف و مقبول جامعه را با عناوین مجرمانه بدون مستند قانونی، ممنوع و ازمصادیق جرم تلقی کرده و بنابر تشحیص خود اقدام به برخورد با شهروندان کرده است.
در نامه این حقوقدانان امده بود «اصل ۳۷ قانون اساسی، هیچ کس را مجرم ندانسته و اصل را بر برائت قرار داده، مگر هنگامی که عمل ارتکابی جرم تعریف و مجازاتش هم در قانون مجازات اسلامی و جود داشته باشد؛ چرا که در غیر این صورت بر اساس قاعده فقهی قبح عقاب بلا بیان، مجازات عملی که جرم بودن آن اعلام نشده، امری است قبیح و مورد ذم شرع و عقل. همچنین اصل ۵۷ قانون اساسی مبنی بر پذیرش اصل بنیادین تفکیک قوا در نظام جمهوری اسلامی ایران، تصریح نموده که امر خطیر قانون گذاری در صلاحیت قوه مقننه است» پس از انتشار این نامه خبر چندانی در رابطه با شکایت حقوقدانان در رسانه‌ها منتشر نمی‌شود اما بعد‌ها و در سال ۱۳۸۷ سردار مهدی محمدی فرد، معاون حقوقی و امور مجلس نیروی انتظامی در باره این شکایت می‌گوید «شکایت ۴۰ نفر از وکلای سر‌شناس علیه پلیس به علت اجرای طرح امنیت اجتماعی در دیوان عالی کشور رأی نیاورد.» خشوت در اجرای طرحیک سرچ ساده در خصوص گشت ارشاد دنیای عظیمی از تصاویر و گزارشات مختلف در رابطه با خشوت در اجرای طرح گشت ارشاد را به روی انسان باز می‌کند. برخی از این گزارشات حتی از مرگ برخی افراد نیز گزارش می‌دهند.
در تاریخ ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۸۸ روزنامه سرمایه از قول مادر یک دختر می‌نویسد: «سارا پرستار کشیک یکی از بیمارستان‌های تهران پس از آنکه ساعت کاری‌اش صبح سوم اردیبهشت ماه ۱۳۸۷ به پایان رسید در راه بازگشت به خانه دانشجویی خود، با یکی از ماشین‌های گشت ارشاد در ده ونک برخورد کرد. ماموران گشت به او تذکر داده و از او می‌خواهند تا روسری خود را جلو بکشد. در این لحظه سارا عصبانی شده و به مامور گشت گفت: «روسری من جلو است، من شب گذشته یک پسر ۲۰ ساله را کد زده‌ام، می‌دانی کد یعنی چه؟ یعنی مرگ؟ می‌دانی چرا؟ به خاطر مصرف زیاد کراک.» سارا باصدای بلند و تند تند شروع به صحبت با ماموران گشت کرده و روبه آن‌ها ادامه داد: «اگر راست می‌گویید بروید و این جوانان معتاد را از خیابان‌ها جمع کنید.» مادر سارا مدعی شد که با بالا گرفتن درگیری لفظی بین ماموران گشت و سارا، یکی از ماموران مرد او را به داخل ون هدایت کرد، سارا را به منکرات برده و از چهره‌اش عکسی با پلاکارد روی سینه گرفتند. شب سارا به خانه بازگشت و به مادرش تلفن کرد. به گفته مادرش سارا حالت روحی بدی داشته و به او اشاره کرده که قلبش درد گرفته است: «او اسم مامور گشت را به من داد و گفت مادر فقط این اسم به خاطرت باشد.» مادر سارا با ناراحتی گفت: «می‌دانم همه می‌روند ولی نحوه رفتن است که انسان را می‌سوزاند.» (سرمایه ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۸۸) انتشار تصاویر برخورد‌های خشن پلیس با مردم عامل ایجاد انتقادات فراوانی شد.مهندس میرحسین موسوی از کاندیداهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود پس از اعلام کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری و در پاسخ به سوال خبرنگار اعتماد که پرسید بود: «شما نخست وزیر دورانی بودید که دوران بگیر و ببند بود اگر شما رییس جمهور شوید با طرح امنیت اجتماعی و طرح‌های مشابه چگونه برخورد می‌کنید؟» گفت: «پروژه امینت اجتماعی اثرات سوء دارد و تامین کننده اهداف نظام ما نمی‌باشد و همه مسایل اجتماعی با تکیه بر مزیت‌های ما در اعتماد به جوانان و زنان باید تهیه شودو به صورت آمرانه و خشن هر نوع برخوردی که داشته باشیم آثار مثبتی نخواهد داشت.» وی در این باره تاکید کرده که «بخشی از برخورد‌ها اساسا موضوعیت نداردو با سو نیت انجام می‌شود و این به حساب نظام گذاشته شود و من این گشت‌ها را جمع خواهم کرد.» روحانی و گشت ارشاددر ایام انتخابات سال ۱۳۹۲ دکتر حسن روحانی گفت: «من به کمک پلیس کاری خواهم کرد که امنیت واقعی باشد و دختران ما در خیابان احساس امنیت کنند و نخواهم گذاشت مأموری بی‌نام و نشان از کسی سئوال کند. دختران خود حافظ حجاب و عفاف هستند.»
اما پس از روی کار آمدن و آغاز دوره ریاست جمهوری، مواضع معتدل تری در این زمینه اتخاذ کرده و ضمن تقاضا از مردم در رعایت عفاف و حجاب از پلیس درخواست کرد تا در برخورد با این موضوع، اجرای قانون را با رویکرد اخلاقی و با رعایت کرامت انسانی و به دور از هر گونه افراط و تفریط پیگیری کند و به وزیر کشور نیز ماموریت داد تا موضوع را در شورای اجتماعی کشور مطرح کند. همچنین روحانی به کمیسیون فرهنگی هیئت دولت دستور داد تا موضوع اخلاقی-اجتماعی عفاف و حجاب را بررسی و نتیجه را به هیئت وزیران و شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کند. روحانی در ‌‌نهایت شورای اجتماعی را به عنوان مجری طرح «عفاف و حجاب» تشکیل داد و عملا به هیچ عنوان گشت ارشاد را از خیابان‌ها جمع نکرد. منبع : پویش 17 اسفند 1392

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

کارمندان دولت عامل اصلی عقب ماندن دستمزدها از جریان تورم

همه ساله با نزدیک‌شدن به پایان آبان و ابتدای آذر جلسات شورای‌عالی کار با شرکت اصطلاحاً نمایندگان کارگری، نماینده کارفرمایان و همچنین نماین...