کرونا؛ جامعه مدنی، وظایف و موانع
این مقاله را در این نشانی بشنوید!محمد فتحی زاد-فعال مدنی

ایفای نقش جامعه مدنی در یاریرسانی برای کنترل مصائب طبیعی همواره با استقبال نهادهای مردمی و متنفذین و دارندگان سرمایههای اجتماعی مواجه گشته اما نگاهی گذرا به رفتارهای مسئولین حکومتی با نهادهای اجتماعی و چهرههای مردمی چون هنرمندان و ورزشکاران در جریان مخاطرات طبیعی نظیر سیل و زلزله و سایر آفاتی که در سنوات گذشته گریبان مردم عزیزمان را گرفت و مقایسه آن با گستردگی تلاشهایی که امروز از جانب جامعه مدنی در حال وقوع است؛ نشان از کمرنگ شدن چنین مشارکتهایی دارد؛ چرا که نهادهای دولتی و حکومتی به دلایل گوناگونی از جمله دلایل سیاسی و میل به در انحصار گرفتن مدیریت کمکهای مردمی توسط دولت و.. از این مشارکتها واهمه داشتهاند. اما امروز و در بحبوحه بحران کرونا و در غیاب نسبتاً چشمگیر نهادهای مدنی در چنین مشکلاتی، دولت و جامعه بیش از پیش دریافتهاند که بدون کمک نهادهای اجتماعی و سازمانهای مردمنهاد نمیتوان به حل این بحرانها پرداخت؛ زیرا چنین فجایعی بیش از هر بلای دیگری نیازمند همکاری همهجانبه تمام اعضاء و ارکان جامعه از جمله نهادها و افراد معتمد مردم است. برای نمونه در شرایطی که رسانههایی نظیر صدا و سیما با بحران بزرگتری از کرونا بنام ریزش مخاطب و اعتماد مخاطب به پیامهای آن مواجه است؛ این نهادهای مدنی و چهرههای فعال در آنها هستند که به علت اعتبار خود در میان مردم از توان ارسال پیامهای آموزشی، اقناع مردم به انجام رفتارهای کنترلی داوطلبانه و همچنین جمعآوری و هزینه کرد کمک به مردم برخوردارند.
نکته مهمی که باید بدان توجه داشت آثار اقتصادی و اجتماعی این بیماری بر ادامه زندگی مردم در تمام جهان است. در حال حاضر از جمله پیشنهاداتی که اقتصاددانان برای مواجهه با مشکلات اقتصادی ناشی از شیوع کووید ۱۹ به مسئولان دولتی ارائه نمودهاند، انتشار اوراق قرضه است. همان اقدامی که شادروان محمد مصدق در دوران تحریمها و ممانعتهای دولت بریتانیا در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت نمود.
این پیشنهاد البته بسیار پیشتر نیز در بحث مواجهه با تحریمهای ایالات متحده از سوی بسیاری از صاحبنظران به دولت ارائه شد. اما دولت وقعی بدان ننهاد چرا که دولت بیش از هر کس بر این موضوع واقف است که به دلیل شکافهای ایجاد شده میان دولت و ملت بر سر مسائلی نظیر کنترل تورم و معیشت مردم، سوء مدیریت در افزایش ناگهانی قیمت بنزین و بدنبال آن حوادث تلخ آبان ماه سال ۹۸ و سقوط هواپیمای مسافرتی، چنین درخواستیهای مادی از مردم با واکنش منفی آنها مواجه خواهد گشت! اما نهادهای مدنی به علت اعتباری که در میان مردم دارند، درخواستشان همواره با استقبال مردم مواجه گشته است که نمونه آن را میتوان در جریان وقوع سیل در استان گلستان و زمین لرزه کرمانشاه و بسیاری موارد دیگر به روشنی مشاهده نمود. لذا باید در جریان این بیماری دست متنفذین در میان مردم و خصوصاً نهادهای مدنی که از ساز و کار مالی و روابط عمومی مشخص و شناسنامهدار برخوردار هستند را باز گذاشت تا نقش معمول خود در جهت یاری رسانی به اقشار آسیب پذیر را بازی کنند؛ نقشی که بسیار مورد توجه دفتر کاهش خطر فاجعه سازمان ملل و سایر نهادهای بین الملی نیز واقع شده و این نهادها همواره بر آن تاکید نمودهاند. البته لازم به ذکر است که نزول نقش و جایگاه جامعه مدنی تنها به بحث جمعآوری کمکهای مردمی اجحافی بزرگ و ارائه نشانی غلط است. چرا که امروزه و در مواجهه با چنین بلایایی ایجاد امید و آرامش و نشاط در سطح جامعه، انتشار آموزش همگانی و فرهنگ مواجهه با چنین بحرانهایی نیاز بسیار اساسیتری هستند که خوشبختانه اقداماتی نظیر انتشار محتوای آموزش رایگان از سوی نهادهای آموزشی برخط برای دانشجویان و دانش آموزان، از جمله اقدامات تاثیرگذار برای رعایت طرح فاصلهگذاری فیزیکی و رفع بخشی از آسیبهای ناشی از این بیماری فراگیر بر روند زندگی طبیعی جامعه بوده است که این خود نمونهایست قابل توجه از شکلگیری این شعور در جامعه مدنی ما که البته عدم ایجاد بسترهای مناسب و یا بعضاً دخالتهای نامناسب دولت در کنترل این امور، انتقادات فراوانی را علیه دولت ایجاد نموده است. بنابراین آنچه که تاکید بر آن ضروری مینماید، بازگذاشتن دست نهادهای مدنی برای امداد به مردم و ایفای نقش نظارتی و مشورتی حداقلی از جانب دولت است.
تاکید نهادها و صاحبنظران داخلی و بینالمللی قرار گرفته و این همیاریها اساساً یکی از فلسفههای تشکیل چنین نهادهایی است. نقشی که اجرای آن در جریان پدیدههای نوشمولی نظیر بیماری کرونا با ضوابط، استانداردها و معیارهایی نظیر رعایت پروتکلهای بهداشتی و پرهیز از عملیاتهای میدانیای که خود امکان گسترش بیش از پیش این بیماری را فراهم میکند، مواجه است.
منبع : روزنامه مستقل به تاریخ 24 فروردین 99
کرونا و لزوم بازنگری در ساختارهای جامعه مدنی
محمد فتحی زاد-فعال مدنیتنور انتخابات مجلس و شورای شهر که روشن شود و یا بحث انتصابات وزارت بهداشت که مطرح باشد، پزشکان و پرستاران به اهمیت انجمن اسلامی پزشکان ایران و انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران پی میبرند، کارگران نیز به یاد خواهند آورد که خانه کارگری هست و نمایندگان کارگریشان قصد فتح مجلس و شورای شهر را دارند، اما امروز که بحث کمبود امکانات بهداشتی در بخش درمان بالا است و نقد پزشکان از شرایط کاریشان روزافزونتر، این سوال در اذهان برجسته میگردد که کارکرد چنین نهادهای مدنیای در شرایط حاضر چیست؟! مگر نه آنکه نهادهای مدنی رابط میان جامعه و حاکمیت هستند؟! پاسخ اما واضح و روشن است اگر به اساسنامه و مرامنامه این دو انجمن که حقاً و انصافاً از قدرتمندترین و پرنفوذترین نهادهای مدنی در ساختار حاکمیت هستند رجوع کنیم، در میان اهداف انجمنها هر هدفی میبینیم الا پیگیری مطالبات صنفی کادر درمان کشور و تلاش در راستای ارتقاء شاخصههای سلامت جامعه!
تنها ممکن است با عباراتی کلی در باب ارائه الگوی مناسب بر اساس نیاز جامعه اسلامی از طریق برنامهریزی و تحقیق در امور پزشکی و یا ترویج فرهنگ صحیح پزشکی در جامعه و کمک به برقراری رابطه اسلامی انسانی و اخلاقی پزشکی در جامعه پزشکی و کوشش در جهت ارتقا دانش جامعه مخصوصاً در زمینههای پزشکی روبرو شویم.
قضاوت در باب عملکرد این نهادها در حوزه ترویج فرهنگ پزشکی و رابطه اسلامی انسانی را بر عهده مردم و کادر پزشکی کشور میگذاریم، اما کرونا نشان داد که جایگاه برنامهریزی و ارائه الگوهای تخصصی در مدیریت چنین بحرانهایی که اساساً از جمله کارکردهای چنین نهادهایی باید باشد، تنها یک شعار است که اگر از حق نگذریم باید عنوان کنیم که موسسین و گردانندگان این نهادها چندان اصراری هم برای طرح چنین شعارهایی ندارند! با وقوع بحران کرونا سندیکاهای ساختمانی از نخستین نهادهایی بودند که پیشنهاد تعطیلی طولانی مدت کارگاههای عمرانی را طرح کردند آن هم نه برای داشتن بهانه برای توجیه تاخیرات در قراردادهای عمرانی از جانب شرکتهای ساختمانی و فرار از جریمههای حاصله، بلکه برای حفظ جان پرسنل خدوم و زحمتکششان! در این بحبوحه خانه کارگر هم هیچ گونه طرح و فعالیتی برای حمایت از شاغلین طرحهای عمرانی نداشت و حتی به روی خود هم نیاورد که مطابق تفاهم نامه مشترک وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی مورخ ۰۱/۱۲/۱۳۸۴ «افراد شاغل در کارهای فصلی که در پایان فصل کار بیکار میگردند و یا کارگران شاغل در کارهای با ماهیت دائمی (نظیر پروژهها، فعالیتهای عمرانی و نظایر آن) که در پایان کار، قرارداد و یا اتمام بخشی از کار به عنوان عدم نیاز بیکار میگردند مشمول بیمه بیکاری نخواهند شد.» گرچه نوک پیکان انتقاد در بحران کرونا بیش از همه به سوی نهادهای ذکر شده نشانه میرود اما نباید فراموش کرد که سایر احزاب نیز در این زمینه مسئولاند و نباید مسئولیت آنها را فراموش کرد، چرا که اساساً حزب تشکیل میدهیم که به فکر چنین مسائلی باشد و نقش برنامهریز و مشاور برای جامعه و حاکمیت را بازی کند، هرچند که حاکمیت حتی کوچکترین توجهی به پیشنهادات آنها ننماید! البته هم بر نویسنده و هم بر خواننده این سطور پر واضح است که داشتن چنین انتظاری از احزاب ما کاریست بس بیهوده و عبث! در سیستم سیاسیای که احزاب رسمی و مورد پذیرش حاکمیت در سال ۹۷ به یکباره تعدادشان از نصف هم کمتر میشود آن هم به دلایلی نظیر آنکه به قدری منفعل هستند که توان تشکیل یک مجمع عمومی ندارند و اساساً چیزی جز یک نام بر کاغذ نیستند! داشتن انتظار برای ارائه بسته پیشنهادی برای خروج از چنین بحرانهایی دیوانگیست! بنابراین میتوان گفت که از جمله مهمترین دروسی که کووید ۱۹ به ما ایرانیان داده آن است که مردم برای احزاب سیاسی منابع تولید رای در جریان انتخابات و یا در ایدهآلتر ین حالت بهانهای هستند برای تاخت و تاز به یکدیگر در مجادلات سیاسی و در چنین شرایطی حتی از ارائه یک برنامه و بسته پیشنهادی و یا بازی کردن نقش مطالبهگرانه عاجز هستند، لذا مردم بازهم خود باید به فکر چاره بوده و با تشکیل نهادهای مدنی مستقل (همچون سمنها و انجمنهای تخصصی) خلاء ناشی از وجود احزاب واقعی در کشور را جبران نمایند!
منبع: روزنامه مستقل به تاریخ 31 فروردین 98